سر محقق محمد آصف گلزاد
ذوقی
میر غلام شاه، متخلص به ذوقی از جملۀ دانشمندان درواز بدخشان بود. پدرش ملا حسین خوی و خصلت عارفانه داشت(1)، از هیمن رو پسرش را نیز توأم خصایص برده باری و نکوتربیت نمود. ذوقی در کنار اندیشه های روحانی و سیر و سلوک، از حدیث، تفسیر و علوم متداول عربی و ادبی نیز فراوان مایه اندوخت. خط نسخ را زیبا مینوشت و چند جلد قرآن شریف را به خط زیبای خود باز نگاری کرد.
ذوق و علاقۀ زیاد به شعر و شاعری داشت و در این راستا شیوۀ بیدل و صایب را بیشتر پیروی میکرد. ذوقی سالیان دراز زنده گی نمود و سر انجام به سال 1252ق. در نواحی درواز بدخشان وفات یافت.(2)
نمونۀ کلام:
چمن از عندلیب وحشت آمیزم گریزان شد
طرب رخت اقامت بست هم آهنگ میزان شد
ز خود رائی به وحشت آنقدر آشفته گردیدم
که گرد توسن آهم رم چشم غزالان شد
دلم در قید زلف شوخ بیباکی گرفتار است
سپاه کفر آخر رخنه زن در ملک ایمان شد
به روی آتشین رخساره یی تا چشم وا کردم
تمام پیکرم از تاب حسنش مجمرستان شد
هجوم هند تا از گوشۀ ملک یمن سر زد
بساط پادشاه حسن جای نا مسلمان شد
مشام بوی گل را عطر آمیزی کند هردم
نسیمی را که رفتارش به کوی درد نوشان شد
بت گلگون قبایم تا لباس عشوه در بر کرد
به هر جانب هزاران همچو من دلداده حیران شد
در الفاظ ذوقی آنقدر شهرت به خود دارد
صدف از شرمساری سالها محروم نیسان شد(3)
مآخذ:
1- د. م. آریانا، ص 491.
2- محمد حنیف حنیف بلخی، پر طاووس. جلد اول، چاپ دوم(پشاور: صبور لیزرکمپوزینگ، 1381)، ص348.
3- همان اثر، ص 349.